امان از فریاد...


در شبیخون سکوت
در تمنای دلم برای لمس یک صدا
فریاد هم ناز می کند


دل اگر تنگ شود یعنی مرگ
من دلم تنگ شده است
و همین
علت مرگم شده است...

چرا نمی آیی؟



اگر حجاب ظهورت وجود پست من است


دعا نما که بمیرم چرا نمی آیی؟

این روزها عجیب دلم با من بیگانه شده

...

روزگاری خوش بود

آن زمان که میان من و دل

الفتی بر پا بود

و چه زشت است امروز

من گریزان ز دل و

دل گریزان زمن است